
با دیدن آن عکس، رگ غیرتم بدجوری تکان خورد و احساس بی غیرتی کردم. یک آن با خودم گفتم:
- آن روز که برای دفاع از اسلام، انقلاب و ملت ایران به جبهه رفتیم، شهید دادیم و تیر و ترکش خوردیم، مسلمان و مسیحی، یهودی و زرتشتی، شیعه و سنی و بی حجاب و باحجاب، تعیین نکردیم! همه را به یک چشم، هموطن و ناموس خویش دانستیم و در راه دفاع از آنها جان خویش بر کف گرفتیم.
تا این که دیروز شنیدم در ایستگاه متروی سرسبز تهران، دختر جوانی را به دلیل حجاب نادرستش، گرفته اند. مثل همیشه هم، با عزیزم، جونم و دختر گلم، طرف را تا خودروی ون ارشاد کشانده و در مقابل چشمان متعجب و عصبانی همین ملت ایران، بر سرش ریخته و جلوی دیدگان همه، به باد کتک گرفته اند که چرا به زبان خوش ماموران سوار نشده است؟!
از فرمانده محترم نیروی انتظامی این سوالات دارم:
- آیا در هر کدام از گشت های امر به معروف و نهی از منکر، مقام قضایی حضور دارد و به لحظه و آن، افراد را محاکمه کرده و حکم صادر می کند؟
- آیا ماموران امر به معروف و نهی از منکر، حکم قضایی برای اجرای حدود شرعی دارند؟
- و به راستی، کتک زدن دختری جوان توسط دو مامور چادری، جزو حدود شرعی محسوب می شود؟
سردار!
واقعا فکر می کنی با این عمل چه در مقابل دیدگان مردم - که معتقدم به عمد صورت می گیرد - و چه در بسا در خفا، چند درصد مردم جذب اسلام شده و سر بر احکام دین می سپرند؟
اگر با گوش جان بشنوی، مطمئنا لعن و نفرین های شاهدین و اهانت شان به نظام را خواهی شنید.
واقعا اگر ما نخواهیم کسی این گونه دیگران را به اسلام ارشاد کند، باید چه کنیم؟
حاج خداکرم کجایی؟!
می دونم داری از اون بالا بالاها بر بی غیرتی من می خندی! بخند که دنیا داره بهمون می خنده.
نظرات شما عزیزان: